بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهید42
آخرین نظرات
  • ۲۵ اسفند ۹۱، ۰۱:۴۴ - محسن دهقانی
    salam


بسم رب الزینب...
ابتدای جنگ هر از گاهی از بیمارستان نماس می گرفتند و خبر مجروح شدن اسماعیل را  می دادند.
هشت بار مجروح شد.
در سقوط خرمشهر حس دست چپش را از دست داد...
در مدتی هم که آبادان در محاصره بود،او و دوستانش نیز در محاصره گرفته
و مجبور شدند که از شدت گرسنگی به مدت 9 روز از سبزیجات خودرو بخورند،
به همین خاطر دور ناخن هایشان سبز شده بود.
در عملیات محرم،حس بویایی اش را از دست داد.
در عملیات خیبر هم که صدام از سلاح شیمیایی استفاده کرد،
تا 40 روز به کلی نابینا شد.
در عملیات رمضان بخشی از ساق و قوزک پای راستش را از دست داد و بالاخره در عملیات کربلای چهر آسمانی شد.


سرکار خانم عصمت احدیان مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی

______________________________________________

دل نوشته:

ندیدم آینه‌ای چون لباس‌خاکی‌ها/ همان قبیله که بودند غرقِ ‌پاکی‌ها
به عشق زنده شدن، «عند ربِّهم» بودن/ شده ست حاصل آن‌ها ز سینه چاکی‌ها
دلیل غربتشان، اهلِ خاک بودنِ ماست/ نه بی ‌مزار‌ شدن‌ها، نه بی پلاکی‌ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:/ زمین چقدر حقیر است، آی خاکی‌ها!

 یادی کنیم از شهدای «8ماه دفاع مقدس از ولایت» که خون چمران و باقری و زین الدّین و دستواره و صیاد، جوشش دوباره اش مدیون خون شهدای بسیجی فتنه88 است. آدرس مزار دو تن از شهدای بسیجی فتنه هزار و سیصد و هشتاد و اشک:
شهید امیرحسام ذوالعلی: قطعه۲۷/ ردیف۸۴/ شماره۱۴
شهید حسین غلام کبیری: قطعه۵۵/ ردیف۲۴/ شماره۲

نظرات  (۱)

به این میگن حسینی شهید شدن

امثال من که مثلا عشق شهادتیم دنبال شهادت آسونیم یه تیر بخوره تو مغزمون و دردری نکشیم

برای حسینی شدن هم نمی خوایم هزینه بدیم

پاسخ:
ما هنوز شهادتی بی درد را می طلبیم..
غافل از آنیم که شهادت را جز به افراد
دردمند نمی دهند...

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">