۰۳ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۰۹
آخرین شهید...(شهید رضا زمانی دره بیدی)
بسم رب الزینب...
برای اعزام به جبهه،شناسنامه اش را برد.
اما به او گفته بودند که سن تو برای رفتن به جبهه کم است.
او با ناراحتی به خانه آمد.
چند ساعت بعد دیدم به شناسنامه اش دست برد و حدود یک سال اضافه کرد،
همه به او گفتند که این کار جریمه دارد و قانون پیگیری می کند.
اما او جواب داد:
«برای من دیگر به جریمه و پیگرد قانونی نمی رسد،چون می دانم شهید می شوم.»
همیشه آرزو داشت که به جبهه برود و در راه حق شهید شود.
تقریبا هشت یا نه ساله بود،که یک بار از او پرسیدم:
«رضا جان!به نظر تو جنگ کی تمام می شود؟»
گفت:
«جنگ تمام نمی شود تا من به جبهه بروم و شهید بشوم.»
و حرف او بعد از چندسال واقعیت یافت،او آخرین شهید دولت آباد بود
و سه روز بعد از شهادتش جنگ تمام شد.
مادر شهید رضا زمانی دره بیدی
_______________________________________
برای اعزام به جبهه،شناسنامه اش را برد.
اما به او گفته بودند که سن تو برای رفتن به جبهه کم است.
او با ناراحتی به خانه آمد.
چند ساعت بعد دیدم به شناسنامه اش دست برد و حدود یک سال اضافه کرد،
همه به او گفتند که این کار جریمه دارد و قانون پیگیری می کند.
اما او جواب داد:
«برای من دیگر به جریمه و پیگرد قانونی نمی رسد،چون می دانم شهید می شوم.»
همیشه آرزو داشت که به جبهه برود و در راه حق شهید شود.
تقریبا هشت یا نه ساله بود،که یک بار از او پرسیدم:
«رضا جان!به نظر تو جنگ کی تمام می شود؟»
گفت:
«جنگ تمام نمی شود تا من به جبهه بروم و شهید بشوم.»
و حرف او بعد از چندسال واقعیت یافت،او آخرین شهید دولت آباد بود
و سه روز بعد از شهادتش جنگ تمام شد.
مادر شهید رضا زمانی دره بیدی
_______________________________________
دل نوشته:
خدایا به اینان چه نشان داده بودی که این گونه بی صبرانه با شوق و ذوق به طرف تو می آیند؟
کمی هم به بنده های گنه کارت نشان بده....
کمی هم به بنده های گنه کارت نشان بده....
۹۱/۱۱/۰۳
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.